داستان گربه و گوشت

خلاصه داستان گربه و گوشت یا زن شکمواز مثنوی معنوی(تلخیص از نظم به نثر)

مردی زنی داشت پلید. هر چه میاورد خانه زن تلف میکرد. مرد روزی مهمان داشت پس مقداری گوشت خرید و زن گوشت را کباب کرد و با شراب خورد. شوهر سراغ گوشت را گرفت و با نبودن گوشت پیش مهمان شرمنده شد. زن به شوهرش گفت: گربه گوشت را خورده است. مرد گفت : ترازو را بیاور تا گربه را وزن کنم . زن نیز چنین کرد. مثلا گربه 3 کیلو بود. مرد رو به زن کرد و گفت: ای حیله گر من 3 کیلو گوشت خریدم. اگر گربه همه گوشت را خورده است پس وزن گربه کجاست؟ و اگر این وزن گربه است پس گوشت کجاست؟

یادی از مولانا

پند مولانا جلال الدین محمد:

بس نکو گفت آن رسول خوش جواز     * ذره ای عقلت به از صوم و نماز

زانکه عقلت جوهر است این در عرض *این دو در تکمیل آن شد مُفترض

....................................................................................

نکوهش دانش ناقص

دانش ناقص کجا این عشق زاد؟        *     عشق زاید ناقص، اما بر جَماد

دانش ناقص نداند فرق را                    *   لا جرم خورشید داند برق را

ادامه مطلب ...

سه پند

سه پند

بپرسید شخصی ز برگشته بخت                    که از چه فُتادی در این کار سخت

به گفت از سه خیر اوفتادم به بند                        که این بند من مر ترا باد پند

یکم قول دانا نپذیرفتمی                                         همه در پی کام خود رفتمی

دوم دشمناز دوست نشناختم                                             همه در پی دشمنان تاختم

سه ام گر مرا کاری آمد به پیش                                 بفردا فکندم من آن کار خویش

(منسوب به حکیم ابوالقاسم  فردوسی)

نکات شیرین زبان فارسی

بد نیست بدانید درباره دو کلمه بیمار و بیمارستان: "بی" پیشوند نداشتن است مانند بی پول و"ستان"پسوند زمان و مکان است مانند: دهستان، تابستان. پس بیمار سلامتی ندارد وبیمارستان جایی که کسی سلامتی ندارد و سرانجام "مار" برابر است با سلامتی و تندرستی

ادامه مطلب ...

چند اصطلاح در گویش گلپایگان

تعارف سر سفره غذای کشاورزان:

·       لُف مَرضی(کلام عابر)

·        شِکم تِسلّی (پاسخ غذا خوران)

ادامه مطلب ...