تعارف سر سفره غذای کشاورزان:
· لُف مَرضی(کلام عابر)
· شِکم تِسلّی (پاسخ غذا خوران)
تاچَه:جوال گندم
گُمبِلِه باز کن: بدو،
سریع بیا بَل لَحتو: دوندگی
پِکا: طاقت آوردن
گُم بِزی:پر، مملو (معادل فارسی آن گنبد مخروط مانند است)
نَه تی سا: نه تا حالا
اُشتُومِه:عجله دارم
بیخ زمین: زردک
داراق نِشگه: ترقه
اُکُلِن جیزر: رقصیدن
اِنویَه: آب سرکه
چوم بر وزن خُم: نمیدانم
کالیک:تخمی که از بوته ای بنام چزّه میگرفتند بجای آدامس
مَحوِری: جعبه های منبت کاری شده جای پول ،وسایل آرایش
بیوآمو: بی بی عمو
سِفدو:سفیدآب،روشوی
وِجار: شانه کردن سر و فرق باز کردن
قِدیفَه:قَطیفه عربی و حوله فارسی یا خشک کن
داکی چی: نگاه لحظه ای از پشت دیوار و پرده