یادی از مولانا

پند مولانا جلال الدین محمد:

بس نکو گفت آن رسول خوش جواز     * ذره ای عقلت به از صوم و نماز

زانکه عقلت جوهر است این در عرض *این دو در تکمیل آن شد مُفترض

....................................................................................

نکوهش دانش ناقص

دانش ناقص کجا این عشق زاد؟        *     عشق زاید ناقص، اما بر جَماد

دانش ناقص نداند فرق را                    *   لا جرم خورشید داند برق را

خداوند موجد هیجان شاعرانه مولاناست:

چون زمفلس زر تقاضا میکنی  * زر به بخشش در سِر، ای شاه غنی!

بی تو نظم و قافیه ،شام و سحر    *   زهره کی دارد که آید در نظر؟

نظم و تجنیس و قوافی ای علیم!  *     بنده امر تواند از ترس و بیم

هزل از نظر مولانا:

هزل تعلیم است، آن را جد شنو    *  تو مشو بر ظاهر هزلش گرو

هر جدی، هزل است پیش هازلان  * هزل ما جد است پیش عاقلان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد