نکات شیرین زبان فارسی2

خوب است بدانید:

 توفیدن (توپیدن) درشتی کردن، در اصل بمعنی بهم پیچیدن و در هم آمیختن است.


الماس که یک کلمه یونانی است، (ال) آن عربیست به معنی سنگ گران قیمت و(ماس) آن فارسی.

 

اَلوند به معنی تیز و بلند     مریوان به معنی کاخ     خربوزه مرکب از خر نشانه بزرگی و بزه یک کلمه مغولی بمعنی خیار


کلید یک کلمه یونانیست و معرب آن اقلید است و معادل فارسی ندارد.


بازار یک کلمه پهلویست که فارسی آن آچار است.


دادا بمعنی نوکر پیر است.


سواد بمعنی سیاهیست ضدش بیاض بمعنی سفیدی است. منظور کسی است که سیاهی را از سفیدی تشخیص دهد

دم غنیمت است یاران

دم غنیمت است یاران (05/10/1390)


دم غنیمت است یاران،فرصت است این ایام       از کجا خبر داریم کِی بکام ماست دوران


پس بپز گوشت را خوب، کرسی را بکن برپا        کوک بکن سعید تاررا، محرابی برآرآوا


روی پرده های تار، پنجه سعید در رقص       فی البداهه است شاهکار، عاری ازعیب ونقص


بلبل هزاردستان با ترنم آواز       یک نگاه او در جمع و آن نگاه او برساز


مصطفی بریز چایی، پُک به قلقل قلیان       مات وبیقرارم من، آقا محمد است حیران


خالق هنر نقاش خبره در نوا و شور       شمع محفل جمع است چشم دشمنانش کور


کشمش و لبوحاضر، آتش کرسی داغ     جای دوستان خالی اهل حال گردند چاق


یادی از استاد احمد سرور در شود         خوش بزن سعید ساز را،چشم بد بادا دور


تو بخوان محرابی گفتگو را ضربی     تا نفس کنی تازه ریتمش حاضر است برقی


گَه بزن دمی عشاق بعد حجازو راست پنجگاه    یا نوا و شور و دشتی گه بیات ترک و افشار


چهارگاه و سه گاه بعدش ماهور و همایون است      بوعطا  بیات ترک اصفهان و راست پنجگاه


نوکن آئین جمشید، باغ شیرین و ناقوسی        قفل رومی و شبدیز،نو بهار وطاقدیسی


چهارطرف کرسی پربانگ عوعوی کفتار        کس کجا رود بیرون تا ببیند این رفتار


شومینه زخشت وگل،پخت و پز در آن غوغا     خوش سلیقه است میزبان، چای آقا مصطفی برپا


در هوای خیلی سرد توی باغ بی میوه     آقا مصطفی چالاک همه را ز قبل چیده


حیف که شاعری داریم پیر و بیسواد است او    خوش سخن شود گاهی همدم و مراد است او

یار و همدم پدر

یار و همدم پدر               20/10/1390

خدایا دختری دردانه دارم                       انیسی،مونسی،گل ،خانه دارم


خدایا شاکرت هستم شب و روز                عطا کردی مرا یکدخت دلسوز


چگونه پاس دارم این عنایت               زبان الکن،قلم عاجززاوصاف حکایت


درست است با منی تا آخرین دم             سر تعظیم فرود آرم، شوم خم


ز بَدو خلقتم تا روز رحلت                        گناهم بیشمار،من غرق محنت


بسی الطاف تو باشد امیدم                        بدین رحمت مرا دادی نویدم


چرا که بنده ای هستم بزهکار                   زناشکری خود هستم بدهکار


کند جوهردِرو درهر دو عالم                     چوتنها اوست، احوالپرس حالم


اگر تندی کنم با او ، بخندد                         درغم را به روی من ببندد


چوگل خندد بهر کاری که دارم                    نهد مَرهَم مدام بر حال زارم


کشد بار پدر را سخت بر دوش            پس از انجام کار بنشسته خاموش


کجا، کِی من ثناگویش بگردم            که او گرماده است بر جسم سردم


همی خواهم زرحمان ورحیم من         بُود خوش بخت و سالم از سروتن

حساب سیاق

حساب سیاق (سیاقی ) که تا سالهای اخیر بین تجار و بازرگانان در بازار مورد استعمال قرار میگرفت و در حال حاضر هم مغازه دارانی پیدا میشوند که از آن استفاده میکنند ،مقادیر آنها به ترتیب ذیل است:از 10 شاهی که معادل 50 دینار است تا مبالغ بالا شروع میشود. بجاست یاداوری کنم که هر ریال یا قِران معادل 100 دینار و هر 10 قِران برابر است با 1 تومان یا 10 ریال و زیر 10 شاهی: یک شاهی برابر است با 5 دینار، دو شاهی برابر با 20 دینار و.....تا عباسی یا 2 قِران که 200 دینار بوده، واحد پول ایران در دوران گذشته بوده است.

 برای مشاهده نمونه حساب سیاق به قلم آقای حسن مومنی اینجا کلیک بفرمائید.


انواع الفبا

انواع الفبا: 

وجه تسمیه الفبا: از الفا و بتای یونانی گرفته شده است.

1- الفبای اَبتثی: مأخوذ از الف، ب، پ، ت،.......،ی میباشد.

2- الفبای جمل یا اَبجد که قدما بجای اعداد بکار میبردند. بدین طریق: اَبجَد،هَوَز،حُطی (نماینده آحاد است از 1 تا 10 تا اولین پایه عشرات. سپس ده تا ده تا اضافه میگردد.)، کَلمَن، سَعفَص(نماینده مراتب عشرات است تا اولین پایه مآت از 20 تا 90)،قَرشَت،ثَخَد، ضظغ(نماینده مراتب مآت تا اولین پایه الوف از 100 تا 1000).

و اینک مجموع حروف ابجد واعدادی که از آنها بدست می آید:

الف=1 ب=2 ج=3 د=4 ه=5 و=6 ز=7 ح=8 ط=9 ی=10 ک=20 ل=30 م=40 ن=50 س=60 ع=70 ف=80 ص=90 ق=100 ر=200 ش=300 ت=400 ث=500 خ=600 ذ=700 ض=800 ظ=900 غ =1000

این حروف را شعرا برای مبدأ تواریخ بکار میبرند یا نویسندگان برای رویدادی مهم مثلاً عدل مظفرّ در بالای درب ورودی مجلس شورای ملی سابق درج شده بود برابر است با سال 1324 هجری قمری تبدیل حکومت به مشروطه در زمان مظفرالدین شاه و خاک مصلّی سال درگذشت حافظ و کِلک زرین قلم تاریخ فوت ملک الشعرای بهار..... (در دیوان حافظ اشعار مربوط به تاریخ) درباره قتل و فوت بسیاری از حساب ابجد استفاده کرده است. زمان ورود این فن به زبان فارسی به قرن پنجم هجری بر میگردد و اولین کسی که از این فن استفاده کرد مسعود سعد سلمان بود که برای واگذاری حکومت هندوستان به سیف الدوله محمودبن ابراهیم مادّه تاریخ بی معنی زیر را سرود :

به سال پنجه از این پیش بوریحان          در آن کتاب که کردست نام او تفهیم

که پادشاهی صاحبقران شود پیدا   چو سال هجری بگذشت تی و سین و سه جیم = ت+س+ج+ج+ج=400+60+3+3+3=469